لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

end up
How did we end up in this situation?
اتفاق افتادن
چگونه در این وضعیت قرار گرفتیم؟

stop
You must stop at the red light.
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.

serve
Dogs like to serve their owners.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

run away
Some kids run away from home.
فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.

find out
My son always finds out everything.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

come easy
Surfing comes easily to him.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

kick
In martial arts, you must be able to kick well.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.

go out
The kids finally want to go outside.
بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.

let go
You must not let go of the grip!
ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!

become friends
The two have become friends.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

delight
The goal delights the German soccer fans.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
