لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

explore
The astronauts want to explore outer space.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

repeat a year
The student has repeated a year.
سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

hire
The applicant was hired.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

pick up
We have to pick up all the apples.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

clean
She cleans the kitchen.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

get drunk
He gets drunk almost every evening.
مست شدن
او تقریباً هر شب مست میشود.

send
The goods will be sent to me in a package.
فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده میشوند.

take care of
Our janitor takes care of snow removal.
مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت میکند.

shout
If you want to be heard, you have to shout your message loudly.
فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

endure
She can hardly endure the pain!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

wash up
I don’t like washing the dishes.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.
