لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

leave out
You can leave out the sugar in the tea.
حذف کردن
شما میتوانید شکر را در چای حذف کنید.

delight
The goal delights the German soccer fans.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

find one’s way back
I can’t find my way back.
بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

drive
The cowboys drive the cattle with horses.
راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

mix
Various ingredients need to be mixed.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.

continue
The caravan continues its journey.
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه میدهد.

cut out
The shapes need to be cut out.
برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

let
She lets her kite fly.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

sleep
The baby sleeps.
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.

pursue
The cowboy pursues the horses.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.

wash up
I don’t like washing the dishes.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.
