لغت
یادگیری افعال – لتونيايی

nepaspēt
Viņš nepaspēja izveidot mērķi.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

ielaist
Ārā snieg, un mēs viņus ielaidām.
وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

lēkt
Viņš ielēc ūdenī.
پریدن
او به آب پرید.

zināt
Viņa zina daudzas grāmatas gandrīz no galvas.
دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

pabeigt
Mūsu meita tikko pabeigusi universitāti.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

vajadzēt
Tev ir vajadzīga krikšķis, lai nomainītu riepu.
نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.

ierobežot
Nevaru tērēt pārāk daudz naudas; man jāierobežo sevi.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

palīdzēt uzcēlties
Viņš palīdzēja viņam uzcēlties.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

izturēt
Viņa gandrīz nevar izturēt sāpes!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

atvest mājās
Māte atved meitu mājās.
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

paņemt līdzi
Mēs paņēmām līdzi Ziemassvētku eglīti.
با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.
