لغت
یادگیری افعال – اسلواکی

plakať
Dieťa plače vo vani.
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه میکند.

vzrušiť
Krajina ho vzrušila.
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

sprevádzať
Pes ich sprevádza.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

vzlietnuť
Lietadlo vzlietava.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

prenasledovať
Kovboj prenasleduje kone.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.

stačiť
Na obed mi stačí šalát.
کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.

zabiť
Baktérie boli zabitý po experimente.
کُشتن
باکتریها بعد از آزمایش کُشته شدند.

kopnúť
Radi kopia, ale len v stolnom futbale.
لگد زدن
آنها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.

myslieť
Musí na neho stále myslieť.
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.

zaspať
Chcú konečne zaspať na jednu noc.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.

parkovať
Bicykle sú zaparkované pred domom.
پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.
