لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

ordenar
Ele gosta de ordenar seus selos.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

embebedar-se
Ele se embebedou.
مست شدن
او مست شد.

referir
O professor refere-se ao exemplo no quadro.
اشاره کردن
معلم به مثال روی تخته اشاره میکند.

reservar
Quero reservar algum dinheiro todo mês para mais tarde.
کنار گذاشتن
من میخواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.

estudar
As meninas gostam de estudar juntas.
مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.

esperar
Ainda temos que esperar por um mês.
انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.

achar difícil
Ambos acham difícil dizer adeus.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

ligar
Ela só pode ligar durante o intervalo do almoço.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

aumentar
A população aumentou significativamente.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

remover
Como se pode remover uma mancha de vinho tinto?
حذف کردن
چگونه میتوان لک وین زرد را حذف کرد؟

dar
Devo dar meu dinheiro a um mendigo?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟
