لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
lie
Sometimes one has to lie in an emergency situation.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.
quit
He quit his job.
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.
smoke
The meat is smoked to preserve it.
دود کردن
گوشت برای نگهداری دود شده است.
take back
The device is defective; the retailer has to take it back.
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.
know
The kids are very curious and already know a lot.
دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.
produce
One can produce more cheaply with robots.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.
explain
Grandpa explains the world to his grandson.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.
call
She can only call during her lunch break.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.
mix
The painter mixes the colors.
مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.
carry away
The garbage truck carries away our garbage.
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور میاندازد.
kick
Be careful, the horse can kick!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!