لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

eat up
I have eaten up the apple.
خوردن
من سیب را خوردهام.

start
School is just starting for the kids.
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

underline
He underlined his statement.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.

look
She looks through a hole.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

consume
This device measures how much we consume.
مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.

import
Many goods are imported from other countries.
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.

cover
The child covers itself.
پوشاندن
کودک خود را میپوشاند.

trigger
The smoke triggered the alarm.
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

train
The dog is trained by her.
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

hire
The applicant was hired.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

surprise
She surprised her parents with a gift.
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.
