لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

cms/verbs-webp/8482344.webp
kiss
He kisses the baby.
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.
cms/verbs-webp/78773523.webp
increase
The population has increased significantly.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
cms/verbs-webp/101742573.webp
paint
She has painted her hands.
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/104476632.webp
wash up
I don’t like washing the dishes.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
cms/verbs-webp/74908730.webp
cause
Too many people quickly cause chaos.
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
cms/verbs-webp/93031355.webp
dare
I don’t dare to jump into the water.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/85871651.webp
need to go
I urgently need a vacation; I have to go!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/104849232.webp
give birth
She will give birth soon.
زایمان کردن
او به زودی زایمان می‌کند.
cms/verbs-webp/123203853.webp
cause
Alcohol can cause headaches.
باعث شدن
الکل می‌تواند باعث سردرد شود.
cms/verbs-webp/96571673.webp
paint
He is painting the wall white.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/123498958.webp
show
He shows his child the world.
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/71883595.webp
ignore
The child ignores his mother’s words.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.