لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

refuse
The child refuses its food.
رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.

underline
He underlined his statement.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.

mix
Various ingredients need to be mixed.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.

correct
The teacher corrects the students’ essays.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

move
It’s healthy to move a lot.
حرکت کردن
حرکت کردن زیاد سالم است.

build up
They have built up a lot together.
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.

ride
They ride as fast as they can.
سوار شدن
آنها به تندی سوار میشوند.

chat
Students should not chat during class.
گپ زدن
دانشآموزان نباید در کلاس گپ بزنند.

dispose
These old rubber tires must be separately disposed of.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

hate
The two boys hate each other.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

practice
He practices every day with his skateboard.
تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.
