لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

explore
The astronauts want to explore outer space.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

change
The light changed to green.
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.

share
We need to learn to share our wealth.
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.

turn
You may turn left.
پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.

call back
Please call me back tomorrow.
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.

call on
My teacher often calls on me.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

pass by
The train is passing by us.
گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

turn around
He turned around to face us.
برگشتن
او برای روبرو شدن با ما برگشت.

work out
It didn’t work out this time.
موفق شدن
اینبار موفق نشد.

move in
New neighbors are moving in upstairs.
ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

hang up
In winter, they hang up a birdhouse.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.
