لغت
یادگیری افعال – دانمارکی
opdage
Min søn opdager altid alt.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.
beordre
Han beordrer sin hund.
فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.
vende tilbage
Faderen er vendt tilbage fra krigen.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
gå ind
Skibet går ind i havnen.
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
importere
Vi importerer frugt fra mange lande.
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد میکنیم.
påvirke
Lad dig ikke påvirke af andre!
تاثیر گذاردن
خود را تحت تاثیر دیگران قرار ندهید!
skabe
Hvem skabte Jorden?
ساختن
چه کسی زمین را ساخته است؟
bevise
Han vil bevise en matematisk formel.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
sende
Jeg sendte dig en besked.
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
investere
Hvad skal vi investere vores penge i?
سرمایهگذاری کردن
ما باید پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنیم؟
ignorere
Barnet ignorerer sin mors ord.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.