لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

gå igennem
Kan katten gå igennem dette hul?
عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟

fare vild
Det er let at fare vild i skoven.
گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.

have det sjovt
Vi havde meget sjovt på tivoli!
خوش گذراندن
ما در پارک تفریحی خیلی خوش گذشت!

beordre
Han beordrer sin hund.
فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

springe rundt
Barnet springer glædeligt rundt.
پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

dele
Vi skal lære at dele vores rigdom.
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.

lette
Flyet letter.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

dække
Barnet dækker sig selv.
پوشاندن
کودک خود را میپوشاند.

levere
Han leverer pizzaer til hjem.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

forenkle
Man skal forenkle komplicerede ting for børn.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.

lytte
Han kan lide at lytte til sin gravide kones mave.
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.
