لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

resolver
O detetive resolve o caso.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

esperar
Muitos esperam por um futuro melhor na Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

levar
A mãe leva a filha de volta para casa.
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

ligar
Ela só pode ligar durante o intervalo do almoço.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

amar
Ela ama muito o seu gato.
دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.

misturar
Ela mistura um suco de frutas.
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

adivinhar
Você precisa adivinhar quem eu sou!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

sentir falta
Ele sente muita falta de sua namorada.
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

permitir
O pai não permitiu que ele usasse seu computador.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

concordar
Eles concordaram em fechar o negócio.
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

deixar
Ela deixa sua pipa voar.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.
