لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

treinar
O cachorro é treinado por ela.
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

deixar entrar
Nunca se deve deixar estranhos entrar.
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.

mudar
Muita coisa mudou devido à mudança climática.
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.

achar difícil
Ambos acham difícil dizer adeus.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

servir
Cães gostam de servir seus donos.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

jogar para
Eles jogam a bola um para o outro.
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت میکنند.

continuar
A caravana continua sua jornada.
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه میدهد.

votar
Os eleitores estão votando em seu futuro hoje.
رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

dar
Devo dar meu dinheiro a um mendigo?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

confiar
Todos nós confiamos uns nos outros.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

recolher
Temos que recolher todas as maçãs.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.
