لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
travel
We like to travel through Europe.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
turn around
He turned around to face us.
برگشتن
او برای روبرو شدن با ما برگشت.
end up
How did we end up in this situation?
اتفاق افتادن
چگونه در این وضعیت قرار گرفتیم؟
clean
She cleans the kitchen.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.
hang down
Icicles hang down from the roof.
آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.
pull out
Weeds need to be pulled out.
بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.
need
I’m thirsty, I need water!
نیاز داشتن
من تشنهام، نیاز به آب دارم!
come first
Health always comes first!
اول آمدن
سلامتی همیشه اول است!
surprise
She surprised her parents with a gift.
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.
kick
Be careful, the horse can kick!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!
hire
The company wants to hire more people.
استخدام کردن
شرکت میخواهد مردم بیشتری را استخدام کند.