لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (US)

cms/verbs-webp/57410141.webp
find out
My son always finds out everything.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/85871651.webp
need to go
I urgently need a vacation; I have to go!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/99592722.webp
form
We form a good team together.
تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل می‌دهیم.
cms/verbs-webp/64922888.webp
guide
This device guides us the way.
راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی می‌کند.
cms/verbs-webp/122394605.webp
change
The car mechanic is changing the tires.
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
cms/verbs-webp/97119641.webp
paint
The car is being painted blue.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی می‌شود.
cms/verbs-webp/5135607.webp
move out
The neighbor is moving out.
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
cms/verbs-webp/46602585.webp
transport
We transport the bikes on the car roof.
حمل کردن
ما دوچرخه‌ها را روی سقف ماشین حمل می‌کنیم.
cms/verbs-webp/105238413.webp
save
You can save money on heating.
ذخیره کردن
شما می‌توانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.
cms/verbs-webp/85677113.webp
use
She uses cosmetic products daily.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده می‌کند.
cms/verbs-webp/105623533.webp
should
One should drink a lot of water.
باید
باید زیاد آب نوشید.
cms/verbs-webp/28642538.webp
leave standing
Today many have to leave their cars standing.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.