لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

use
She uses cosmetic products daily.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

ease
A vacation makes life easier.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.

leave standing
Today many have to leave their cars standing.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

cause
Sugar causes many diseases.
باعث شدن
شکر بسیاری از بیماریها را ایجاد میکند.

work
The motorcycle is broken; it no longer works.
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

check
The mechanic checks the car’s functions.
بررسی کردن
مکانیکی عملکرد ماشین را بررسی میکند.

swim
She swims regularly.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.

exclude
The group excludes him.
محو کردن
گروه او را محو میکند.

solve
The detective solves the case.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

forgive
She can never forgive him for that!
بخشیدن
او هرگز نمیتواند به او برای این کار ببخشد!

hit
The train hit the car.
زدن
قطار به ماشین زد.
