لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

overcome
The athletes overcome the waterfall.
غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.

smoke
The meat is smoked to preserve it.
دود کردن
گوشت برای نگهداری دود شده است.

guide
This device guides us the way.
راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی میکند.

leave to
The owners leave their dogs to me for a walk.
سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.

make progress
Snails only make slow progress.
پیشرفت کردن
حلزونها فقط به آهستگی پیشرفت میکنند.

renew
The painter wants to renew the wall color.
تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

prefer
Our daughter doesn’t read books; she prefers her phone.
ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمیخواند؛ او تلفن خود را ترجیح میدهد.

guess
You have to guess who I am!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

teach
He teaches geography.
آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

agree
The neighbors couldn’t agree on the color.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

spell
The children are learning to spell.
املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.
