لغت
یادگیری افعال – عربی

حدث
حدث هنا حادث.
hadath
hadath huna hadithu.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

أقالني
رئيسي قد أقالني.
‘aqualani
rayiysi qad ‘aqaliniy.
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

استدار
يجب أن تدير السيارة هنا.
aistadar
yajib ‘an tudir alsayaarat huna.
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

يذكر
الكمبيوتر يذكرني بمواعيدي.
yudhkar
alkumbiutar yudhkiruni bimawaeidi.
یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

يقلل
أحتاج بالتأكيد إلى تقليل تكاليف التدفئة الخاصة بي.
yuqalil
‘ahtaj bialtaakid ‘iilaa taqlil takalif altadfiat alkhasat bi.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.

ضرب
تم ضرب الدراج.
darb
tama darb aldaraji.
زدن
دوچرخهسوار زده شد.

يمكن فتحه
يمكن فتح الخزنة بالرمز السري.
yumkin fathuh
yumkin fath alkhaznat bialramz alsiri.
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

أتصلت
أخذت الهاتف وأتصلت بالرقم.
‘atasilat
‘akhadht alhatif wa‘atasilt bialraqmi.
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.

بدا
صوتها يبدو رائعًا.
bada
sawtuha yabdu rayean.
صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

يشتري
يريدون شراء منزل.
yashtari
yuridun shira‘ manzilin.
خریدن
آنها میخواهند یک خانه بخرند.

تعلن إفلاسها
الشركة ربما ستعلن إفلاسها قريبًا.
tuelin ‘iiflasuha
alsharikat rubama satuelin ‘iiflasaha qryban.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.
