لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)
visitar
Uma velha amiga a visita.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.
se virar
Ela tem que se virar com pouco dinheiro.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
funcionar
Seus tablets já estão funcionando?
کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟
deixar aberto
Quem deixa as janelas abertas convida ladrões!
باز گذاشتن
هر کسی پنجرهها را باز میگذارد، دعوت به سارقان میکند!
contar
Ela conta um segredo para ela.
گفتن
او به او یک راز میگوید.
sentir falta
Ele sente muita falta de sua namorada.
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
soltar
Você não deve soltar a empunhadura!
ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!
repetir
Pode repetir, por favor?
تکرار کردن
آیا میتوانید آن را تکرار کنید؟
pular sobre
O atleta deve pular o obstáculo.
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.
soar
A voz dela soa fantástica.
صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.
consertar
Ele queria consertar o cabo.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.