لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

afastar
Um cisne afasta o outro.
دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

queimar
Ele queimou um fósforo.
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

provar
O chef principal prova a sopa.
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

querer sair
A criança quer sair.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

protestar
As pessoas protestam contra a injustiça.
اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

dormir até tarde
Eles querem, finalmente, dormir até tarde por uma noite.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.

funcionar
Seus tablets já estão funcionando?
کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟

derrubar
O touro derrubou o homem.
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.

proteger
Crianças devem ser protegidas.
محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.

tomar café da manhã
Preferimos tomar café da manhã na cama.
صبحانه خوردن
ما ترجیح میدهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.

contar
Ela me contou um segredo.
گفتن
او به من یک راز گفت.
