لغت
یادگیری افعال – لهستانی

zdarzyć się
W snach zdarzają się dziwne rzeczy.
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

słuchać
Dzieci lubią słuchać jej opowieści.
گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستانهای او گوش دهند.

mówić
On mówi do swojej publiczności.
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.

palić
Nie powinieneś palić pieniędzy.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

inicjować
Oni inicjują swój rozwód.
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

zostawić
Dziś wielu musi zostawić swoje samochody.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

słyszeć
Nie słyszę cię!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

urodzić
Ona wkrótce urodzi.
زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

patrzeć
Ona patrzy przez lornetkę.
نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

monitorować
Wszystko jest tutaj monitorowane kamerami.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.

uciec
Niektóre dzieci uciekają z domu.
فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.
