لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

decolar
O avião acabou de decolar.
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.

espalhar
Ele espalha seus braços amplamente.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

exibir
Arte moderna é exibida aqui.
نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده میشود.

contar
Tenho algo importante para te contar.
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.

importar
Nós importamos frutas de muitos países.
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد میکنیم.

perder
Ele perdeu a chance de um gol.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

atingir
O trem atingiu o carro.
زدن
قطار به ماشین زد.

viver
Eles vivem em um apartamento compartilhado.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.

empurrar
Eles empurram o homem para a água.
هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.

causar
Muitas pessoas rapidamente causam caos.
باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

cobrir
Ela cobre seu rosto.
پوشاندن
او صورت خود را میپوشاند.
