لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

quitter
Beaucoup d’Anglais voulaient quitter l’UE.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

envoyer
Je t’envoie une lettre.
فرستادن
من به شما یک نامه میفرستم.

économiser
La fille économise son argent de poche.
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

monter
Il monte les marches.
بالا رفتن
او بالا پلهها میرود.

permettre
Le père ne lui a pas permis d’utiliser son ordinateur.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

conduire
Les cow-boys conduisent le bétail avec des chevaux.
راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

emporter
Nous avons emporté un sapin de Noël.
با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.

abattre
Le travailleur abat l’arbre.
قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.

rencontrer
Parfois, ils se rencontrent dans l’escalier.
ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

se fâcher
Elle se fâche parce qu’il ronfle toujours.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.

sentir
Elle sent le bébé dans son ventre.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.
