لغت
یادگیری افعال – فرانسوی
laisser
Aujourd’hui, beaucoup doivent laisser leurs voitures garées.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.
exiger
Il exige une indemnisation.
خواستن
او خسارت میخواهد.
remercier
Il l’a remerciée avec des fleurs.
تشکر کردن
او با گل از او تشکر کرد.
brûler
Tu ne devrais pas brûler d’argent.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.
entrer
Le métro vient d’entrer en gare.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
nager
Elle nage régulièrement.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.
comprendre
On ne peut pas tout comprendre des ordinateurs.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
approuver
Nous approuvons volontiers votre idée.
تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید میکنیم.
donner
Devrais-je donner mon argent à un mendiant?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟
accepter
Je ne peux pas changer cela, je dois l’accepter.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
ajouter
Elle ajoute un peu de lait au café.
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه میکند.