لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

entrer
Le métro vient d’entrer en gare.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.

retirer
La pelleteuse retire la terre.
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.

regarder
Elle regarde à travers des jumelles.
نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

commencer
Les soldats commencent.
شروع کردن
سربازها شروع میکنند.

déménager
Le voisin déménage.
خارج شدن
همسایه خارج میشود.

peindre
Je t’ai peint un beau tableau!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

voir clairement
Je vois tout clairement avec mes nouvelles lunettes.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

représenter
Les avocats représentent leurs clients au tribunal.
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

ressentir
La mère ressent beaucoup d’amour pour son enfant.
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس میکند.

acheter
Nous avons acheté de nombreux cadeaux.
خریدن
ما بسیار هدیه خریدهایم.

aller
Où est allé le lac qui était ici?
رفتن
دریاچهای که اینجا بود به کجا رفت؟
