لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!
leave
Many English people wanted to leave the EU.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.
delight
The goal delights the German soccer fans.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
miss
I will miss you so much!
دلتنگ شدن
من خیلی به تو دلتنگ خواهم شد!
depart
Our holiday guests departed yesterday.
رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.
open
The festival was opened with fireworks.
باز کردن
جشنواره با آتشبازی آغاز شد.
leave standing
Today many have to leave their cars standing.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.
pull out
Weeds need to be pulled out.
بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.
pass
Time sometimes passes slowly.
گذشتن
گاهی وقتها زمان به آرامی میگذرد.
win
He tries to win at chess.
بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.
endorse
We gladly endorse your idea.
تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید میکنیم.