لغت
یادگیری افعال – هلندی

overnachten
We overnachten in de auto.
شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

binnenkomen
Kom binnen!
وارد شدن
وارد شو!

rondkomen
Ze moet rondkomen met weinig geld.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

uitgeven
Ze heeft al haar geld uitgegeven.
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.

imiteren
Het kind imiteert een vliegtuig.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

beginnen
School begint net voor de kinderen.
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

onderzoeken
Bloedmonsters worden in dit lab onderzocht.
بررسی کردن
نمونههای خون در این آزمایشگاه بررسی میشوند.

achterlaten
Ze liet een stuk pizza voor me achter.
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.

wakker worden
Hij is net wakker geworden.
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.

doden
Pas op, je kunt iemand doden met die bijl!
کشتن
مراقب باشید، با این تبر میتوانید کسی را بکشید!

stoppen
Je moet stoppen bij het rode licht.
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.
