لغت
یادگیری افعال – عربی

يخرجن
يحب الفتيات الخروج معًا.
yakhrijn
yuhibu alfatayat alkhuruj mean.
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.

أقالني
رئيسي قد أقالني.
‘aqualani
rayiysi qad ‘aqaliniy.
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

يركل
كن حذرًا، الحصان يمكن أن يركل!
yarkal
kuna hdhran, alhisan yumkin ‘an yarkala!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!

يقود
الرعاة يقودون الماشية بالخيول.
yaqud
alrueat yaqudun almashiat bialkhuyuli.
راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

ينتقد
المدير ينتقد الموظف.
yantaqid
almudir yantaqid almuazafa.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

يدردشون
يدردشون مع بعضهم البعض.
yudardishun
yudardishun mae baedihim albaedi.
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

يفضل اللعب
الطفل يفضل اللعب وحده.
yufadil allaeib
altifl yufadil allaeib wahdahu.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

عاقبت
عاقبت ابنتها.
eaqabat
eaqabt abnitiha.
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.

يقاتلون
الرياضيون يقاتلون بعضهم البعض.
yuqatilun
alriyadiuwn yuqatilun baedahum albaeda.
مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.

تحدث
تريد التحدث إلى صديقتها.
tahadath
turid altahaduth ‘iilaa sadiqitiha.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.

يستبعد
الفريق يستبعدُه.
yastabeid
alfariq ystbeduh.
محو کردن
گروه او را محو میکند.
