لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

show
I can show a visa in my passport.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.

think
You have to think a lot in chess.
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.

love
She loves her cat very much.
دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.

keep
You can keep the money.
نگه داشتن
شما میتوانید پول را نگه دارید.

shout
If you want to be heard, you have to shout your message loudly.
فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

cut up
For the salad, you have to cut up the cucumber.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.

use
She uses cosmetic products daily.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

initiate
They will initiate their divorce.
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

guide
This device guides us the way.
راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی میکند.

call on
My teacher often calls on me.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

kick
In martial arts, you must be able to kick well.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.
