لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

sit down
She sits by the sea at sunset.
نشستن
او در غروب آفتاب کنار دریا مینشیند.

work
She works better than a man.
کار کردن
او بهتر از مردی کار میکند.

practice
The woman practices yoga.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

initiate
They will initiate their divorce.
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

paint
I’ve painted a beautiful picture for you!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

give
The child is giving us a funny lesson.
دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

pray
He prays quietly.
دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.

pick up
The child is picked up from kindergarten.
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

bring
The messenger brings a package.
آوردن
پیک یک بسته میآورد.

start
The hikers started early in the morning.
شروع کردن
کوهنوردان در اوایل صبح شروع کردند.

trust
We all trust each other.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
