لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

serve
Dogs like to serve their owners.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

cut down
The worker cuts down the tree.
قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.

leave
Many English people wanted to leave the EU.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

kick
Be careful, the horse can kick!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!

carry
The donkey carries a heavy load.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

build
The children are building a tall tower.
ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

save
The girl is saving her pocket money.
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

burn
He burned a match.
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

cover
She covers her hair.
پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

accept
I can’t change that, I have to accept it.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
