لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

aider à se lever
Il l’a aidé à se lever.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

regarder
Tout le monde regarde son téléphone.
نگاه کردن
همه به تلفنهای خود نگاه میکنند.

détruire
La tornade détruit de nombreuses maisons.
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

réveiller
Il vient de se réveiller.
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.

éviter
Il doit éviter les noix.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

soulever
Le conteneur est soulevé par une grue.
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.

quitter
Les touristes quittent la plage à midi.
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

remercier
Il l’a remerciée avec des fleurs.
تشکر کردن
او با گل از او تشکر کرد.

retirer
Comment va-t-il retirer ce gros poisson?
بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟

donner
Devrais-je donner mon argent à un mendiant?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

influencer
Ne te laisse pas influencer par les autres!
تاثیر گذاردن
خود را تحت تاثیر دیگران قرار ندهید!
