لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

déménager
Nos voisins déménagent.
جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.

discuter
Ils discutent entre eux.
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

choisir
Elle choisit une nouvelle paire de lunettes de soleil.
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب میکند.

entreprendre
J’ai entrepris de nombreux voyages.
به عهده گرفتن
من سفرهای زیادی را به عهده گرفتهام.

mettre de côté
Je veux mettre de côté un peu d’argent chaque mois pour plus tard.
کنار گذاشتن
من میخواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.

jeter
Il marche sur une peau de banane jetée.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

étudier
Il y a beaucoup de femmes qui étudient à mon université.
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه میکنند.

imaginer
Elle imagine quelque chose de nouveau chaque jour.
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

décoller
Malheureusement, son avion a décollé sans elle.
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

faire
Vous auriez dû le faire il y a une heure!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

décider
Elle a décidé d’une nouvelle coiffure.
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
