لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

rentrer
Il rentre chez lui après le travail.
به خانه رفتن
او بعد از کار به خانه میرود.

vérifier
Il vérifie qui y habite.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

écouter
Il l’écoute.
گوش دادن
او به او گوش میدهد.

ignorer
L’enfant ignore les paroles de sa mère.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.

peindre
Je t’ai peint un beau tableau!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

persuader
Elle doit souvent persuader sa fille de manger.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

toucher
Il la touche tendrement.
لمس کردن
او به طور محبتآمیز به او لمس میکند.

revenir
Le boomerang est revenu.
برگشتن
بومرانگ برگشت.

déclencher
La fumée a déclenché l’alarme.
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

ouvrir
Le coffre-fort peut être ouvert avec le code secret.
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

brûler
La viande ne doit pas brûler sur le grill.
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
