لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

couvrir
Les nénuphars couvrent l’eau.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

expliquer
Grand-père explique le monde à son petit-fils.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

supporter
Elle peut à peine supporter la douleur!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

interroger
Mon professeur m’interroge souvent.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

sonner
Sa voix sonne fantastique.
صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

augmenter
La population a considérablement augmenté.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

résoudre
Le détective résout l’affaire.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

appeler
Elle ne peut appeler que pendant sa pause déjeuner.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

explorer
Les astronautes veulent explorer l’espace.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

rappeler
Veuillez me rappeler demain.
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.

laisser entrer
Il neigeait dehors et nous les avons laissés entrer.
وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.
