لغت
یادگیری افعال – دانمارکی
brede ud
Han breder sine arme ud.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.
råbe
Hvis du vil høres, skal du råbe din besked højt.
فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.
skifte
Lyset skiftede til grønt.
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.
gå ind
Skibet går ind i havnen.
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
gå igennem
Kan katten gå igennem dette hul?
عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟
sidde fast
Jeg sidder fast og kan ikke finde en udvej.
گیر کردن
من گیر کردهام و راهی برای خروج پیدا نمیکنم.
spare
Mine børn har sparet deres egne penge op.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.
bo
Vi boede i et telt på ferie.
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.
opdage
Sømændene har opdaget et nyt land.
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کردهاند.
kramme
Han krammer sin gamle far.
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.
misse
Han missede chancen for et mål.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.