لغت
یادگیری افعال – اسلونیایی

razveseliti
Gol razveseli nemške nogometne navijače.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

izhajati
Dekleta rada izhajajo skupaj.
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.

slediti
Moj pes mi sledi, ko tečem.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

nastaviti
Morate nastaviti uro.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

gledati
Gleda skozi daljnogled.
نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

pobrati
Vse jabolka moramo pobrati.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

oglasiti se
Kdor kaj ve, se lahko oglasi v razredu.
صحبت کردن
هر که چیزی میداند میتواند در کلاس صحبت کند.

preveriti
Zobozdravnik preverja pacientovo zobovje.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانهای بیمار را بررسی میکند.

uničiti
Tornado uniči veliko hiš.
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

igrati
Otrok se raje igra sam.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

shraniti
Moji otroci so shranili svoj denar.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.
