لغت
یادگیری افعال – نروژی

vente
Hun venter på bussen.
انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.

holde en tale
Politikeren holder en tale foran mange studenter.
سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانشآموزان سخنرانی میکند.

overlate
Eierne overlater hundene sine til meg for en tur.
سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.

glede seg
Barn gleder seg alltid til snø.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

skje
Noe dårlig har skjedd.
اتفاق افتادن
چیز بدی اتفاق افتاده است.

legge inn
Vennligst legg inn koden nå.
وارد کردن
لطفاً الان کد را وارد کنید.

rette
Læreren retter studentenes essay.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

bli med
Kan jeg bli med deg?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟

vike
Mange gamle hus må vike for de nye.
جای دادن
بسیاری از خانههای قدیمی باید به خانههای جدید جای بدهند.

fullføre
Kan du fullføre puslespillet?
تکمیل کردن
آیا میتوانی پازل را تکمیل کنی؟

måtte
Jeg trenger virkelig en ferie; jeg må dra!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
