لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)
caminhar
Ele gosta de caminhar na floresta.
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.
derrubar
O touro derrubou o homem.
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cobrir
Ela cobriu o pão com queijo.
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.
ignorar
A criança ignora as palavras de sua mãe.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.
receber
Ela recebeu um lindo presente.
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.
tocar
O agricultor toca suas plantas.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.
treinar
O cachorro é treinado por ela.
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.
temer
A criança tem medo no escuro.
ترسیدن
کودک در تاریکی میترسد.
esperar
Ainda temos que esperar por um mês.
انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.
dar à luz
Ela dará à luz em breve.
زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.
anotar
Os alunos anotam tudo o que o professor diz.
یادداشت زدن
دانشآموزان هر چیزی که استاد میگوید را یادداشت میزنند.