لغت
یادگیری افعال – اسلونیایی

začeti
Z zakonom se začne novo življenje.
شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.

izreči
Prijatelju želi nekaj izreči.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.

veseliti se
Otroci se vedno veselijo snega.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

udariti
Vlak je udaril avto.
زدن
قطار به ماشین زد.

obrniti
Avto morate tukaj obrniti.
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

udariti
Kolesarja je udarilo.
زدن
دوچرخهسوار زده شد.

viseti dol
Viseča mreža visi s stropa.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

potovati
Rad potuje in je videl mnoge države.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.

izginiti
Kam je izginilo jezero, ki je bilo tukaj?
رفتن
دریاچهای که اینجا بود به کجا رفت؟

pozabiti
Ne želi pozabiti preteklosti.
فراموش کردن
او نمیخواهد گذشته را فراموش کند.

težko najti
Oba se težko poslovita.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.
