لغت
یادگیری افعال – لهستانی

wchodzić
On wchodzi do pokoju hotelowego.
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد میشود.

uczyć się
Na moim uniwersytecie uczy się wiele kobiet.
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه میکنند.

przynosić
Kurier przynosi paczkę.
آوردن
پیک یک بسته میآورد.

uratować
Lekarzom udało się uratować jego życie.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.

cieszyć
Gol cieszy niemieckich kibiców piłkarskich.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

nadawać się
Ścieżka nie nadaje się dla rowerzystów.
مناسب بودن
مسیر برای دوچرخهسواران مناسب نیست.

pokazywać
Ona pokazuje najnowszą modę.
نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.

zwiększać
Firma zwiększyła swoje przychody.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.

towarzyszyć
Moja dziewczyna lubi towarzyszyć mi podczas zakupów.
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

zwrócić
Pies zwraca zabawkę.
برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

nosić
Osioł nosi ciężki ładunek.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.
