لغت
یادگیری افعال – لهستانی

zwisać
Sopelki zwisają z dachu.
آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

czyścić
Pracownik czyści okno.
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.

słuchać
Lubi słuchać brzucha swojej ciężarnej żony.
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

wyciskać
Ona wyciska cytrynę.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.

palić się
W kominku pali się ogień.
سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

obciążać
Praca biurowa bardzo ją obciąża.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

rozłożyć
On rozkłada ręce na szeroko.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

przejechać
Rowerzysta został przejechany przez samochód.
رانده شدن
یک دوچرخهسوار توسط یک ماشین رانده شد.

znosić
Ona ledwo znosi ból!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

robić notatki
Studenci robią notatki z tego, co mówi nauczyciel.
یادداشت زدن
دانشآموزان هر چیزی که استاد میگوید را یادداشت میزنند.

wieszać
Zimą wieszają bude dla ptaków.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.
