لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

blande
Hun blander en frugtjuice.
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

udvikle
De udvikler en ny strategi.
توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

kysse
Han kysser babyen.
بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

dreje
Du må gerne dreje til venstre.
پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.

omfavne
Moderen omfavner babyens små fødder.
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش میگیرد.

udleje
Han udlejer sit hus.
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.

spilde
Energi bør ikke spildes.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

rasle
Bladene rasler under mine fødder.
خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

tørre
Jeg tør ikke springe i vandet.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

overgå
Hvaler overgår alle dyr i vægt.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت میگیرند.

presse ud
Hun presser citronen ud.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.
