لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

sparke
I kampsport skal man kunne sparke godt.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.

kigge ned
Hun kigger ned i dalen.
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.

vende
Hun vender kødet.
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.

give
Barnet giver os en sjov lektion.
دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

håndtere
Man skal håndtere problemer.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.

beskytte
Moderen beskytter sit barn.
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

overtale
Hun skal ofte overtale sin datter til at spise.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

lukke
Du skal lukke hanen tæt!
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!

åbne
Barnet åbner sin gave.
باز کردن
کودک هدیهاش را باز میکند.

fastsætte
Datoen bliver fastsat.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.

skrive ned
Hun vil skrive sin forretningsidé ned.
یادداشت کردن
او میخواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.
