لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

accoucher
Elle va accoucher bientôt.
زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

embaucher
L’entreprise veut embaucher plus de personnes.
استخدام کردن
شرکت میخواهد مردم بیشتری را استخدام کند.

s’enfuir
Notre chat s’est enfui.
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.

suivre
Mon chien me suit quand je fais du jogging.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

jeter
Ne jetez rien hors du tiroir !
دور انداختن
چیزی از کشو ندور!

enseigner
Il enseigne la géographie.
آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

ouvrir
Le coffre-fort peut être ouvert avec le code secret.
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

tourner
Vous pouvez tourner à gauche.
پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.

trier
Il aime trier ses timbres.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

s’exprimer
Elle veut s’exprimer à son amie.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.

devenir amis
Les deux sont devenus amis.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.
