لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

tražiti
On traži odštetu.
خواستن
او خسارت میخواهد.

poletio
Avion je upravo poletio.
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.

pregledati
Zubar pregledava zube.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.

pogađati
Moraš pogoditi ko sam!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

ostaviti otvoreno
Tko ostavi prozore otvorenima poziva provalnike!
باز گذاشتن
هر کسی پنجرهها را باز میگذارد، دعوت به سارقان میکند!

imitirati
Dijete imitira avion.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

protestirati
Ljudi protestiraju protiv nepravde.
اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

useliti
Novi susjedi se useljavaju gore.
ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

ograničiti
Tokom dijete morate ograničiti unos hrane.
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.

suzdržavati se
Ne mogu potrošiti previše novca; moram se suzdržavati.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

nadmašiti
Kitovi nadmašuju sve životinje po težini.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت میگیرند.
