لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

procijeniti
On procjenjuje učinak firme.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

zadržati
Možete zadržati novac.
نگه داشتن
شما میتوانید پول را نگه دارید.

putovati
On voli putovati i vidio je mnoge zemlje.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.

ustati
Ona se više ne može sama ustati.
ایستادن
او دیگر نمیتواند به تنهایی بایستد.

hvaliti se
Voli se hvaliti svojim novcem.
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

držati govor
Politikar drži govor pred mnogim studentima.
سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانشآموزان سخنرانی میکند.

podići
Majka podiže svoju bebu.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

završiti
Kako smo završili u ovoj situaciji?
اتفاق افتادن
چگونه در این وضعیت قرار گرفتیم؟

otpustiti
Šef ga je otpustio.
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.

dodirnuti
Farmer dodiruje svoje biljke.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

sortirati
Voli sortirati svoje marke.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
