لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

explain
She explains to him how the device works.
توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.

believe
Many people believe in God.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

follow
My dog follows me when I jog.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

walk
This path must not be walked.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.

pick up
She picks something up from the ground.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

taste
The head chef tastes the soup.
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

help
Everyone helps set up the tent.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

pull out
The plug is pulled out!
بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!

vote
The voters are voting on their future today.
رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

sleep
The baby sleeps.
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.

sign
He signed the contract.
امضاء کردن
او قرارداد را امضاء کرد.
