لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

pick up
She picks something up from the ground.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

show off
He likes to show off his money.
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

jump over
The athlete must jump over the obstacle.
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.

die
Many people die in movies.
مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.

look forward
Children always look forward to snow.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

walk
This path must not be walked.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.

give
The child is giving us a funny lesson.
دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

find difficult
Both find it hard to say goodbye.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

solve
He tries in vain to solve a problem.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

leave
Tourists leave the beach at noon.
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

ignore
The child ignores his mother’s words.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.
