لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

leave to
The owners leave their dogs to me for a walk.
سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.

get to know
Strange dogs want to get to know each other.
شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

burn
A fire is burning in the fireplace.
سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

touch
He touched her tenderly.
لمس کردن
او به طور محبتآمیز به او لمس میکند.

notice
She notices someone outside.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه میشود.

want to go out
The child wants to go outside.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

train
The dog is trained by her.
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

dispose
These old rubber tires must be separately disposed of.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

get through
The water was too high; the truck couldn’t get through.
عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

look
She looks through a hole.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

cover
The water lilies cover the water.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.
