لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
punish
She punished her daughter.
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.
use
We use gas masks in the fire.
استفاده کردن
ما در آتش از ماسکهای گاز استفاده میکنیم.
turn off
She turns off the electricity.
خاموش کردن
او برق را خاموش میکند.
vote
The voters are voting on their future today.
رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.
guess
You have to guess who I am!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!
smoke
He smokes a pipe.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.
cancel
The contract has been canceled.
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.
protect
Children must be protected.
محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.
park
The cars are parked in the underground garage.
پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.
play
The child prefers to play alone.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.
carry
They carry their children on their backs.
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.