لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

work for
He worked hard for his good grades.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.

keep
You can keep the money.
نگه داشتن
شما میتوانید پول را نگه دارید.

thank
I thank you very much for it!
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر میکنم!

look
She looks through a hole.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

fire
The boss has fired him.
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.

mix
You can mix a healthy salad with vegetables.
مخلوط کردن
تو میتوانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.

renew
The painter wants to renew the wall color.
تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

create
They wanted to create a funny photo.
ساختن
آنها میخواستند یک عکس خندهدار بسازند.

remind
The computer reminds me of my appointments.
یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

run away
Some kids run away from home.
فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.

move
It’s healthy to move a lot.
حرکت کردن
حرکت کردن زیاد سالم است.
