لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

limit
Fences limit our freedom.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

prefer
Many children prefer candy to healthy things.
ترجیح دادن
بسیاری از کودکان به جای چیزهای سالم، شیرینیجات را ترجیح میدهند.

impress
That really impressed us!
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!

persuade
She often has to persuade her daughter to eat.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

cover
She covers her face.
پوشاندن
او صورت خود را میپوشاند.

move out
The neighbor is moving out.
خارج شدن
همسایه خارج میشود.

receive
She received a very nice gift.
دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.

use
We use gas masks in the fire.
استفاده کردن
ما در آتش از ماسکهای گاز استفاده میکنیم.

get through
The water was too high; the truck couldn’t get through.
عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

use
Even small children use tablets.
استفاده کردن
حتی کودکان کوچک هم از تبلت استفاده میکنند.

take over
The locusts have taken over.
تصاحب کردن
ملخها تصاحب کردهاند.
