لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

finish
Our daughter has just finished university.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

turn
You may turn left.
پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.

start
The hikers started early in the morning.
شروع کردن
کوهنوردان در اوایل صبح شروع کردند.

publish
The publisher has published many books.
منتشر کردن
ناشر کتابهای زیادی را منتشر کرده است.

drive back
The mother drives the daughter back home.
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

work on
He has to work on all these files.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

decide on
She has decided on a new hairstyle.
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.

get used to
Children need to get used to brushing their teeth.
عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.

marry
Minors are not allowed to be married.
ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

study
There are many women studying at my university.
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه میکنند.

fire
The boss has fired him.
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
