لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

miss
He missed the chance for a goal.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

happen to
Did something happen to him in the work accident?
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟

receive
I can receive very fast internet.
دریافت کردن
من میتوانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.

win
He tries to win at chess.
بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.

drink
The cows drink water from the river.
نوشیدن
گاوها آب را از رودخانه مینوشند.

feel
She feels the baby in her belly.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

drive back
The mother drives the daughter back home.
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

get by
She has to get by with little money.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

look
She looks through a hole.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

clean
She cleans the kitchen.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.
