لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

cause
Too many people quickly cause chaos.
باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

prove
He wants to prove a mathematical formula.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

prefer
Many children prefer candy to healthy things.
ترجیح دادن
بسیاری از کودکان به جای چیزهای سالم، شیرینیجات را ترجیح میدهند.

represent
Lawyers represent their clients in court.
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

happen to
Did something happen to him in the work accident?
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟

increase
The population has increased significantly.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

pick up
She picks something up from the ground.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

change
The car mechanic is changing the tires.
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر میدهد.

criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

create
He has created a model for the house.
ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.

paint
I’ve painted a beautiful picture for you!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!
