لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

bygge
Børnene bygger et højt tårn.
ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

løbe ud
Hun løber ud med de nye sko.
بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.

besøge
En gammel ven besøger hende.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

kramme
Han krammer sin gamle far.
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.

køre væk
Hun kører væk i hendes bil.
دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.

redde
Lægerne kunne redde hans liv.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.

forbedre
Hun ønsker at forbedre sin figur.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

gentage
Kan du gentage det?
تکرار کردن
آیا میتوانید آن را تکرار کنید؟

tabe sig
Han har tabt sig meget.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

takke
Jeg takker dig meget for det!
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر میکنم!

gå rundt
Du skal gå rundt om dette træ.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.
