لغت
یادگیری افعال – اسلونیایی

dovoliti
Depresije se ne bi smelo dovoliti.
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.

zanašati se
Je slep in se zanaša na zunanjo pomoč.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.

uleči se
Bili so utrujeni in so se ulegli.
دراز کشیدن
آنها خسته بودند و دراز کشیدند.

izrezati
Oblike je treba izrezati.
برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

odpraviti
V tem podjetju bo kmalu odpravljenih veliko delovnih mest.
حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.

dešifrirati
On dešifrira drobni tisk z lupo.
رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

izhajati
Dekleta rada izhajajo skupaj.
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.

razložiti
Dedek svojemu vnuku razlaga svet.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

zadržati se
Ne smem preveč zapravljati; moram se zadržati.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

prodati
Trgovci prodajajo veliko blaga.
فروختن
تاجران بسیار کالا میفروشند.

razumeti
Vsega o računalnikih ne moreš razumeti.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
