لغت
یادگیری افعال – استونيايی

kergendama
Puhkus teeb elu kergemaks.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.

põletama
Sa ei tohiks raha põletada.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

märkama
Ta märkab kedagi väljas.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه میشود.

säästma
Tüdruk säästab oma taskuraha.
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

andma
Kas peaksin kerjusele oma raha andma?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

treenima
Professionaalsed sportlased peavad iga päev treenima.
تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

värvima
Ma tahan oma korterit värvida.
نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

looma
Ta on loonud maja mudeli.
ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.

teatama
Kõik pardal teatavad kaptenile.
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش میدهند.

kogema
Muinasjuturaamatute kaudu saab kogeda paljusid seiklusi.
تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

helistama
Tüdruk helistab oma sõbrale.
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.
