لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

spilde
Energi bør ikke spildes.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

udpege
Min lærer udpeger mig ofte.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

tillade
Faderen tillod ham ikke at bruge sin computer.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

forny
Maleren vil forny vægfarven.
تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

undersøge
Blodprøver undersøges i dette laboratorium.
بررسی کردن
نمونههای خون در این آزمایشگاه بررسی میشوند.

levere
Min hund leverede en due til mig.
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.

afgå
Vores feriegæster afgik i går.
رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.

bygge
Børnene bygger et højt tårn.
ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

forstå
Jeg forstod endelig opgaven!
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!

male
Jeg har malet et smukt billede til dig!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

spise
Hønsene spiser kornet.
خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.
