لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

promote
We need to promote alternatives to car traffic.
تبلیغ کردن
ما باید گزینههای جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.

run
The athlete runs.
دویدن
ورزشکار دو میزند.

turn
She turns the meat.
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.

give a speech
The politician is giving a speech in front of many students.
سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانشآموزان سخنرانی میکند.

report to
Everyone on board reports to the captain.
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش میدهند.

criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

paint
She has painted her hands.
نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

pay attention to
One must pay attention to traffic signs.
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.

lose
Wait, you’ve lost your wallet!
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کردهای!

cut out
The shapes need to be cut out.
برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

discuss
They discuss their plans.
بحران کردن
آنها برنامههای خود را بحران میکنند.
