لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

lose
Wait, you’ve lost your wallet!
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کردهای!

hope
Many hope for a better future in Europe.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

ignore
The child ignores his mother’s words.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.

write
He is writing a letter.
نوشتن
او یک نامه مینویسد.

show
She shows off the latest fashion.
نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.

command
He commands his dog.
فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

use
She uses cosmetic products daily.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

return
The father has returned from the war.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

jump around
The child is happily jumping around.
پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

write all over
The artists have written all over the entire wall.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.

criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.
