لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
reward
He was rewarded with a medal.
پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.
return
The boomerang returned.
برگشتن
بومرانگ برگشت.
find out
My son always finds out everything.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.
keep
I keep my money in my nightstand.
نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.
understand
One cannot understand everything about computers.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
run out
She runs out with the new shoes.
بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.
reply
She always replies first.
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را میدهد.
enter
The ship is entering the harbor.
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
follow
The chicks always follow their mother.
دنبال کردن
جوجهها همیشه مادرشان را دنبال میکنند.
import
We import fruit from many countries.
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد میکنیم.
cook
What are you cooking today?
پختن
امروز چه میپزید؟