لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
believe
Many people believe in God.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.
talk badly
The classmates talk badly about her.
بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.
monitor
Everything is monitored here by cameras.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.
speak out
She wants to speak out to her friend.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.
deliver
He delivers pizzas to homes.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.
help
The firefighters quickly helped.
کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.
lie
Sometimes one has to lie in an emergency situation.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.
summarize
You need to summarize the key points from this text.
خلاصه کردن
شما باید نکات کلیدی این متن را خلاصه کنید.
sleep
The baby sleeps.
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.
introduce
Oil should not be introduced into the ground.
وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.
promote
We need to promote alternatives to car traffic.
تبلیغ کردن
ما باید گزینههای جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.